کارشناس رسمی دادگستری ارزیابی سرقفلی
از دیگر صلاحیتهای کارشناس رسمی ارزیابی سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت میباشد و دیگر وظایف کارشناس رسمی دادگستری در این حوزه، ارزیابی املاک تجاری، ارزیابی املاک مسکونی، صنعتی و غیره به جهت استفاده بهعنوان رهن یا وثیقه برای سازمانها و ارگانها جهت استفاده از امتیازات و خدمات آنها، گرفتن وام و یا جهت اثبات تمکن مالی در امر مهاجرت و یا مسائلی مانند دعاوی حقوقی دادگستری جهت انحصار وراثت و غیره میباشد.
وظیفه کارشناس دادگستری ارزیابی سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت چیست؟
- تعيين سرقفلي یا ميزان حق كسب پيشه و تجارت
- ارزیابی و تعیین قیمت سرقفلي و حقوق كسب و پيشه جهت تعیین قدرالسهم شرکا
- ارزیابی و قیمتگذاری سرقفلی جهت ارائه به شهرداری و مراجع قانونی
- قیمتگذاری سرقفلي و حق كسب پيشه و تجارت
- بررسی و اعلام نظر به اختلاف موجر و مستأجر
- تعيين اجرتالمثل، تعیین اجاره بهاء اراضي و املاك تجاری
- تعيين سرقفلي و حقوق كسب پيشه و تجارت
- رسیدگی به مشکلات و حقوق متعلق به محلهای کسب که مشمول قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶ و ۱۳۷۶ میباشند.
نحوه محاسبه حق کسب و پیشه و تجارت
محاسبه حق کسب و پیشه و تجارت صرفنظر از تشابه یا تمایل آن با مفهوم سرقفلی، به دلیل سالها سکوت قانونگذار همیشه باعث مناقشه و اختلاف بین حقوقدانان و محاکم شده است در این مقاله تلاش شد با استفاده از مقررات موجود و نیز رویه ایجادشده ملاکهای محاسبه حق کسب و پیشه موضوع قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال 1356 به اطلاع و آگاهی شما عزیزان برسد.
بین مفهوم سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت همانطور که بهخوبی عرف و قوانین قابل اشاره به روابط موجر و مستأجر سال 1356 و 1376 نشان میدهد تفاوت وجود دارد و البته بدین معنی است که عدم امکان تعلق این دو به یک نفر وجود ندارد.
آنچه در قانون 1339 و 1356 روابط موجر و مستأجر موردبحث و بررسی قرارگرفته حق کسب و پیشه و تجارت است که نوع شغل یکی از امور مهم در تعیین میزان حق کسب و پیشه است
در تعیین میزان سرقفلی میل و خواسته مالک دخیل است و قوای عمومی در این مورد نقشی ندارد و مستاجر محل تنها اختیار رد یا قبول نظر مالک را دارد اما در مورد حق و کسب و پیشه و تجارت چنین نیست و دادگاه صالح در قضیه دخالت میکند و چنانچه طرفین در مورد میزان و مبلغ حق کسب و پیشه و تجارت توافق نکنند، دادگاه حکم میدهد.
حق کسب و پیشه و تجارت چیست؟
حق کسب و پیشه و تجارت حق یا مالی است که به دلیل مالکیت بر منافع برای مستأجر محل کسب و پیشه و تجارت تحقق پیدا میکند و همچنین امکان انتقال به غیرهمراه با منافع عین مستأجر را دارد؛ درنتیجه حق کسب و پیشه یک حق تبعی میباشد و بهتبع مالکیتِ منافع ایجاد میشود؛ که کارشناس رسمی دادگستری ارزیابی سرقفلی وظیفه رسیدگی به این امر را دارد.
ایجاد حق کسب و پیشه برای مستأجر یک امر قهری و خودبهخودی هست و هیچ ارتباطی به درخواست طرفین و شروط ضمن عقد ندارد؛ یعنی همین دلیل که شخص مستأجر محل تجاری بشود و رابطه استیجاری او مشمول قانون کارشناس دادگستری ارزیابی سرقفلی ۵۶ باشد کافی است و بهحکم قانون این حق برای او به وجود میآید و حتی در برخی اوقات خودِ مستأجر هم اطلاعی از این حق ندارد و لازم نیست در متن اجاره قید شود…
تعریف سرقفلی طبق مواد 6 و 7 قانون روابط موجر و مستأجر ( 76):
با توجه به قوانین موجود در روابط موجر و مستأجر یا همان قانون ۷۶ سرقفلی اینچنین تعریفشده:
سرقفلی وجه یا مالی است که مالک ملک تجاری در ابتدای اجاره، علاوه بر اجور، از مستأجر دریافت میکند تا محل را به او دهد یا مستأجری که طبق قرارداد حق انتقال به غیر را دارد و به موجر مبلغ سرقفلی را پرداخته، در قبال انتقال منافع به مستأجر دستدوم، وجهی را از او دریافت میکند و یا مستأجری که بهموجب شروط ضمن عقد در قرارداد امتیازات و منافعی دارد که این منافع مانع از تخلیه عین مستأجر توسط موجر است که در قبال اسقاط این امتیازات و منافع و استرداد مورد اجاره به مالک، از او میگیرد.
- طبق ماده ۶ مالک این حق را دارد در آغاز اجاره وجهی را بهعنوان سرقفلی از مستأجر دریافت کند که در این صورت مستأجر، حق سرقفلی را دارا میشود. در قرارداد سرقفلی حتماً باید تحت عنوان سرقفلی قید شود تا قانونی سرقفلی محسوب شود
ماهیت سرقفلی چیست؟
- در مورد ماهیت سرقفلی فقها اختلافنظر دارند و در تحریرالوسیله حضرت امام خمینی (ره) اینطور ذکرشده که سرقفلی نوعی حق اولویت است؛ و بعضی از فقها میفرمایند سرقفلی بخشی از اجارهبها است، درواقع سرقفلی باید حین عقد اجاره پرداخت شود.
- بهعنوانمثال مستأجری که حق سرقفلی را پرداخت کرده و حق انتقال به غیر هم از امتیازات او در عقد قرارداد است میتواند زمان باقیمانده مدت اجاره را به مستأجر دیگری اجاره دهد و حق سرقفلی را دریافت کند و یا اینکه با موجر به توافق برسد و مبلغی را بهعنوان سرقفلی از او دریافت کند و منافع مغازه یا ملک تجاری را به خود موجر برگرداند…
نکته: در قانون مدنی و قانون روابط موجر و مستأجر سال ۷۶ اصل بر مجوز انتقال مورد اجاره به غیراست؛ مگر اینکه حق انتقال به غیر، از او سلب شده باشد.
- نکته: اگر رابطه موجر و مستأجر مشمول قانون سال 76 شود بهمحض انقضاء مدتِ اجاره، مالک میتواند درخواست تخلیه کند حتی اگر مستأجر حق سرقفلی را هم داشته باشد.
- نکته: در صورت قید شدن این 2 شرط در قرارداد موجر حق تخلیه ملک را ندارد:
- ۱. موجر در پایان مدت اجاره حق تخلیه عین مستأجره را ندارد و باید مدت اجاره را تمدید کند
- ۲. موجر متعهد شده تا زمانی که این ملک تجاری در اختیار مستأجر باشد حق افزایش اجارهبها را ندارد.
- درنتیجه سرقفلی امری است ناشی از اراده آزاد طرفین عقد قرارداد و بههیچوجه ایجاد آن جنبه قهری و خودبهخودی را ندارد.
آیا امکان دارد که رابطه استیجاری مشمول قانون سال 1356 باشد و مستأجر حق سرقفلی را هم داشته باشد؟
در پاسخ به این سؤال بعضی از قضات معتقدند که چنین مستأجری دارای دو حق میباشد، یکی حق کسب و پیشه بهموجب قانون روابط موجر و مستأجر سال 1356 و دیگری حق سرقفلی که بابت آن هزینه پرداخت کرده است اما قضات دیوان این نظر رادارند که اگر رابطه استیجاری مشمول قانون سال 1356 باشد فقط یک حق وجود دارد که میتوان حق کسب و پیشه نامید یا حق سرقفلی.
تفاوت حق سرقفلی با حق کسب و پیشه
ارزیابی سرقفلی یا ارزیابی حق سرقفلی توسط کارشناس رسمی املاک انجام میشود درواقع سرقفلی به مالک و موجر پرداخت میشود نه به مستأجر اما حق کسب و پیشه به مستأجر پرداخت میشود.
سرقفلی حق تقدم در اجاره اماکن تجاری میباشد که در اثر پرداخت مبلغی به موجر در ابتدای عقدِ قرارداد اجاره به وجود میآید و انجام فعالیت کسب و تجارت هیچ نقشی در آن ندارد و گاهی اوقات حتی میتوان قبل از احداث بنای تجاری با مغازه آن را پیشفروش کرد، درصورتیکه حق کسب و پیشه صِرفاً درنتیجه فعالیت تجاری و کسب به وجود میآید؛ که ارزیابی سرقفلی و ارزیابی حق کسب و پیشه از وظایف کارشناس رسمی املاک میباشد.
نظر مجتهدین و مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره ای حق کسب و پیشه و حق سرقفلی
نظر مجتهدین بر این است که حق سرقفلی مشروع و حق کسب و پیشه نامشروع میباشد اما مجمع تشخیص مصلحت نظام این نظر را دارد که حق کسب و پیشه مشروع میباشد و جزء احکام ثانویه است؛ اما مشروعیت سرقفلی از احکام اولیه میباشد.
- حق سرقفلی قائم و مربوط به محل میباشد درحالیکه در حق کسب و پیشه نوع شغل و درآمد نکته اصلی میباشد بهعنوانمثال حق کسب و پیشه طلافروشی با حق کسب و پیشه زغال فروشی بسیار متفاوت است.
درواقع حق سرقفلی متعلق به مالک ملک میباشد و قانونا میتواند دریافت کند یا نکند و اگر مالک ملک تجاری خود را بدون سرقفلی اجاره داده باشد بههیچوجه نمیتواند بعداً از مستأجر چیزی بابت حق سرقفلی دریافت کند؛
به عبارت قانونی این حق ذاتاً قابل اعراض و اسقاط میباشد در حالی که حق کسب و پیشه و تجارت در ابتدایِ مدت اجاره وجود ندارد و در موقع نوشتن عقدِ اجاره قابل اسقاط نیست و چنانچه چیزی برخلاف این مورد بین طرفین شرط شود طبق ماده ۳۰ قانون روابط موجر و مستأجر سال 1356 باطل و غیرقابل استناد میباشد؛ و امکان این وجود دارد که در پایان مدتِ اجاره حق کسب و پیشه و تجارت را نیز اسقاط کرد.
- قرارداد سرقفلی با اراده طرفین به وجود میآید؛ اما حق کسب و پیشه بهطور قهری و خودبهخودی به وجود میآید. گاهی اوقات کارشناس رسمی دادگستری ارزیابی سرقفلی و حق کسب و پیشه را یکی میدانند که کاملاً اشتباه است.